بخش چهارم/فصل چهارم : از کهن سنگی تا تاریخ

فصل چهارم

از کهن سنگی تا تاریخ

شماری از زیبایی شناسان معاصر پیشرفت استه تیک را نمی پذیرند. ایو فلورن[۱]  بر آن است که «از آلتامیرا ولاکو تا ماتیس  و پیکاسو، پیشرفتی وجود نداشته است.» وی بین پیشرفت فنی و پیشرفت استه تیک فرق می گذارد، اولی را می پذیرد و دومی را رد میکند.

چنین پنداشتی بر این نظر استوار است که احساس استه تیک یک پدیدۀ سرشتی انسان است بر بُنیاد نتایجی که در پایان فصل پیشین گرفتیم، می توان گفت که در جریان چند دهۀ اخیر، آثار هنری انسان دوران کهن سنگی همان هیجان استه تیک را در آدمهای دارای فرهنگ معاصرِ هنری بر می انگیزد که آثار هنری ماتیس یا پیکاسو بر آنان اثر می گذارند. این پدیده، یکی از دست آوردهای کاملاً نوِ پیشرفت استه تیک است و باید آن را مدیون هنرمندان مدرنی چون هانری ماتیس و پیکاسو دانست.

از کهن سنگی تا تاریخ و در جریان روند تاریخی، رفتار ـ احساس استه تیک راه استقلال یابی خود را دنبال میکند و از دیگر پدیده های عاطفی جدا می گردد.

میان سنگی:

در جریان این دوره، هنر آهسته آهسته از ارزش ویژه و اختصاصی خود آگاهی می یابد.

نو سنگی:

پدیداری معماری و جدا شدن شهرها از روستاها، پیدایی زبانها، احیای نقاشی، پیدایی سفالی گری و انتشار کشفیات از ویژه گیهای برازندۀ این دورۀ پیش از تاریخ است.

با تکوین طبقات در جوامع بشری، تاریخ آغاز می گردد. سیاست از مذهب جدا می شود. هنر وظیفه تازه یی را پذیرا می گردد: وظیفۀ سیاسی.[۲]

 

 

[۱] Yves Florenne, Le Monde,n°۱۲, Septembre 1959; cité par Y.Eyot. p.151.

[۲]  تکوین… ص ۱۵۳٫

WP-Backgrounds Lite by InoPlugs Web Design and Juwelier Schönmann 1010 Wien