سازمانهای غیر حکومتی (N G O) – وسایل استقرار هژمونی امپریالیزم در افغانستان

سازمانهای غیر حکومتی (N G O)

 وسایل استقرار هژمونی امپریالیزم در افغانستان

در این اواخر مردم افغانستان با شبکۀ جدیدی از وسایل سیاسی ـ اقتصادی اِعمال نفوذ امپریالیزم در افغانستان آشنا شده اند. این وسایل که خود را «سازمانهای غیرحکومتی» (انجو) میخوانند، در واقعیت امر سازمانهای پوششی تداوم عملکرد سیاستهای امپریالیزم امریکا و سرمایۀ جهانی در دنیای فقیر اند. همان گونه که طبقات حاکم برای تداوم سیادت شان، افزون بر دولت، شبکۀ هژمونی خود را درمقیاس ملی میسازند (مؤسسات مذهبی و مؤسسات قومی ـ ملیتی، ساختارهای سنتی این شبکه در افغانستان اند) به همان گونه امپریالیزم برای گسترش نفوذ خود درجهان، شبکۀ مؤسسات هژمونی خود را به وجود آورده است که «سازمانهای به اصطلاح غیرحکومتی»، بخش بسیار فعال آن را تشکیل میدهند.

امروز بیش از پنجاه هزار «انجو» در دنیای فقیر فعال اند که سالانه بیش از ده ملیارد دالر از مؤسسات مالی جهانی، حکومتهای امریکا، اروپا و سایرکشورهای جهان دریافت میدارند.

معاش رئیس یک انجوی بزرگ معادل معاش رئیس یک شرکت بزرگ خصوصیست. مقامهای انجوهای بزرگ همانند روُسای شرکتهای چند ملیتی، از امتیازهای عظیم غیر نقدی بهره ور اند.

ساحۀ فعالیت سیاسی و اجتماعی انجوها وسیع بوده، عمدتاً در روستاها و محله های فقیرنشین شهرهای آسیا، افریقا و امریکای لاتین عمل میکنند.

یکی از وظایف سازمانهای غیرحکومتی تخریب ایدیولوژیک و سیاسی جُنبشهای سازمانیافتۀ چپ درکشورهای جهان سوم (پیرامونی) است.

انجوها با صید رهبران و روشنفکران چپ دیروزی در بدل معاشهای دالری، نیروهای مترقی رااز ظرفیتهای فکری و رهبری تهی میسازند. شکار بسا  از  روشنفکران افغان که تا دیروز ادعا های بلند پروازانۀ سهمگیری درتحولهای بُنیادی اجتماعی ـ سیاسی را داشتند و از «مدرنیزم» و «جامعۀ مدنی» و «راه سوم» وغیره سخن میرانند، نمونۀ بارز روش «سربازگیری» انجوها برای به اصطلاح «خوشخور» ساختن هویت سیاسی شان است.

دگرگونیهای ساختاری «میکرو اقتصادی» درسطح جهانی که باعث تشدید فقر درنواحی فقیردنیا میگردد، تغییرات ساختاری اجتماعی ـ سیاسی را درمقیاس این نواحی از پی دارند. این تغییرات که بر اساس وضع به وجود آمده در اثرجهانی شدن سرمایه روی میدهند، باعث «نارضایتی» توده های مردم درسطح بافت بُنیادی جوامع میگردد. این «نارضایتی» ازطریق سازمانهای سیاسی چپ عمدتاً علیه نهادهای بین المللی سرمایه چون: بانک جهانی، صندوق وجهی بین المللی، شرکتهای چند ملیتی و بانکهای بزرگ خصوصی سمت داده میشود.

سازمانهای غیرحکومتی به خاطر ممانعت از کانالیزه شدن این نارضایتی درجهت براندازی دولتهای دست نشانده در ساحۀ «میکرو اقتصادی» عمل میکنند تا از انفجارهای احتمالی جلوگیری کنند. این سازمانها مردم را مصروف پروژه های غیراساسی ساخته، با نمایاندن سیمای «غیرسیاسی» و پیش کشیدن شعار «آموزش توده ها»، در واقعیت امر به انتقال «ایدیولوژی بورژوایی و بینشهای غیر طبقاتی» میپردازند تا مانع پاگیری یک آگاهی واقعی اجتماعی در روستاها و شهرهای فلاکتبار جهان فقیر گردند.

ما همین اکنون نمونه های بارز این نوع «آموزش خلق» را در برخی از انتشارات افغانی خارج کشور که خود را غیرسیاسی، غیروابسته، «راه سومی»، «مدرن»، «پست مدرن»، «فرهنگی ـ اجتماعی»، یا «علمی ـ فرهنگی» وانمود مینمایند، مشاهده میکنیم. درچنین فضا حتی جرأت پیشنهاد «مصالحۀ ملی» هم میشود و آن هم از سوی یک عضو شورای مرکزی حزب وطن دیروزی. (مراجعه شود به نشریۀ دیدگاه، شماره های«۱۱ـ۱۲ » ص. ۹).

این نشریه ها در واقع جزیی از شبکۀ «سازمانهای غیرحکومتی» اند که علیه جُنبش واقعی چپ افغانی عمل میکنند. تصادفی نیست که برخی از گرداننده گان آنها در بدل خدمات شان به پُستهای سفارت، و ریاست تجارت و اتشۀ تجارتی و. . .گماشته میشوند.

مسؤولان و کادررهبری سازمانهای غیرحکومتی که عمدتاً مصروف نگارش گزارشهای مبسوط و شرکت درجلسه های بین المللی دربارۀ «مسایل فقر درجهان» اند، روستاها و کارته های فقیر شهرهای سرزمینهای خود را اصلاً نمیشناسند. آنان یک قشر جدید اجتماعی را تشکیل میدهند که با وجود نداشتن مالکیت بر وسایل تولید، از پشتیبانی مستقیم مؤسسات مالی امپریالیزم (در بدل خدمات شان برای کنترول صدها ملیون انسان نادار جهان) برخوردار اند!

میشود این قشر را از دیدگاه جامعه شناختی طبقۀ «نیوکمپرادور» خواند، طبقه یی که مولد کالاهای مفید برای کشور خود نبوده، صرف ادارۀ فقر منطقه یی را در بدل «امتیازها» معامله میکنند.

بدین گونه کارمندان «سازمانهای غیرحکومتی» ابزارهای سرمایۀ جهانی اند که درعمیقترین انساج جوامع فقیر برای جلوگیری از عصیانها و قیامهای توده یی فعالیت میکنند.

نیروهای چپ و انقلابی افغانی باید به تحلیل جدی این پدیدۀ جدید درجامعۀ افغانی که با آغاز اسقرار سیادت غرب در افغانستان پا گرفته است، بپردازند.

در افغانستان امروزه رسماً بیش از «چهارهزار و پنجصد» سازمان غیرحکومتی ثبت گردیده اند که در حدود دوهزار آنها فعال اند. کارمندان افغانی این سازمانها را عمدتاً کادرهای فنی تحصیلکرده، استادان و فعالان سیاسی دیروزی (به شمول برخی کادرهای مربوط به ح. د. خ. ا که دیگر «مبارزۀ طبقاتی» را «توهم» و «افسانه» میخوانند و «راه سوم» را همراه با مذهب جدیدی به نام «گلوبالیزم»، عَلَم کرده اند) تشکیل میدهند.

پروژه های کوچک تولیدی و برنامه های اجتماعی صحی و فرهنگی زمینۀ فعالیت این سازمانها را درچوکات کُلی بازسازی (عمران مجدد) میسازند. درکنار پروژه های بزرگ و متوسط زیربنایی و تلاش امپریالیزم درجهت ساختن یک دستگاه دولتی دست نشاندۀ فرمانبردار، سازمانهای غیرحکومتی نقش «عاملان میانجی» را بین نیازمندیهای عاجل خلق و مقامهای حاکم خارجی و داخلی بازی میکنند. کارمندان افغانی آنها به حیث یک طبقۀ «خورده بورژوای جدید» هم زمان موقعیت اجتماعی ـ اقتصادی کمپرادوری را احراز میکنند. (یعنی خود صاحب وسایل تولید نیستند و مستقیماً درتولید سهم ندارند، ولی به حیث حلقۀ پیوست سرمایۀ جهانی و مؤسسات مالی آن زمینۀ استقرار مناسبات سرمایه داری را درکشور فراهم میسازند).

این سازمانها زیر شعارهای عوامفریبانۀ «همکاری»، «انتقال مهارتهای فنی»، «دموکراسی»، «بیطرفی سیاسی»، «بازسازی افغانستان»، «حقوق بشر»، «حقوق زنان»، «صحت طفل و مادر» و ده ها نیرنگ ایدیولوژیک دیگر، در واقعیت امر برای منحرف ساختن توجۀ مردم و جوانان ازمسایل اساسی اجتماعی ـ اقتصادی کشور، فعالیت میکنند. آنها  نظام  سرمایه داری را در مقام نظام مبتنی بر حکومت  قانون، مدافع آزادی و دموکراسی و ضامن احترام به کرامت انسانی، به حیث عالیترین شکل اجتماعی که تا پایان تاریخ بشر خواهد ماند، به مردم افغانستان معرفی میکنند.

«گلوبالیزم» درمقام یک نگرشِ فرا طبقاتی، فراسیستمی که گویا مسایل بشر را برون از سیادت این یا آن طبقه و نظام مطرح میکند، به حیث ایدیولوژی رسمی سازمانهای غیرحکومتی و دنباله روان آنها درنشریه های به ظاهر «غیرسیاسی» مربوط به برخی بازمانده های ح. د. خ. ا، تبارز داده می شود.

سازمانهای غیرحکومتی در افغانستان نهادهای فعال استقرار هژمونی ایدیولوژیک امپریالیزم اند.

باید با جدیت به افشای نقش آنها پرداخت. نیروهای انقلابی، چپ و دموکرات باید مردم و به ویژه جوانان را از اهداف سازمانهای غیرحکومتی آگاه سازند.

نشر شده در شماره های ۲۶ ـ۲۷ نشریۀ «آینده»  (عقرب ۱۳۸۴ مطابق نوامبر ۲۰۰۵)

WP-Backgrounds Lite by InoPlugs Web Design and Juwelier Schönmann 1010 Wien