
-۳۷-
شب می پرد از نگاهِ دلگیرِ زمین
بر بال نهاده بارِ تصویرِ زمین
با فالِ سپیدِ شهر آمیزه به جنگ
خونین شده بامدادِ تقدیرِ زمین
۳۱ سنبلۀ ۱۳۶۵ – کابل
* * *
-۳۸-
باید چو سپیده تاجِ ناهید ربود
در پِلک تو آشیان کنان، دید ربود
باری چو نگاه من به دیدار تنید
و زچشمِ تو خونبهای خورشید ربود
۱ میزان ۱۳۶۵ – کابل
* * *
-۳۹-
برگرد که دیگدان زدود است تهی
در گاه سپیده از سجود است تهی
با بانگِ قدمهات، زمین آبستن
بی عطرِ نفسهات، وجود است تهی
۳ میزان ۱۳۶۵ – کابل
