اسکولاستیک

 

اسکولاستیک/ مدرسه‌یی (Scholastic/scolastiaue)

واژۀ مدرسه‌یی روشِ تکرارِ مکررات را می‌رساند در مقابل روحیه و اندیشۀ نوآوری و پژوهش برای پی بُردن به ماهیت واقعیِ اشیأ. مفوم اسکولاستیک به جریان‌های مسلط اندیشه‌یی (به ویژه دینیِ) دوران قرون وسطا (از سدۀ سیزدهم به بعد) در اروپا اطلاق می‌شود.

آثار و نبشته‌های این دوره همه هدفِ آموزش دارند. شرح‌ها به منظور فهماندن آثار بُنیادی (دینی، فلسفی و علمی) نگاشته می‌شدند. رساله‌ها برای مطرح کردن مسایل فلسفی و دینی نگاشته می‌شدند و از یک اسلوب بسیار دقیق پیروی می‌کردند. خلاصه‌ها و جُنگ‌ها به منظور توضیح فشردۀ یک آیین فلسفی تدوین می‌یافتند. اسلوبِ خاص نگارش و آثارِ منتخبِ مورد بررسی ویژه‌گیِ دوران مدرسی را تشکیل می‌دهند. نظریه‌پردازی همیشه بر بُنیاد آثارِ قبلاَ نگاشته شدۀ دینی و غیر دینی صورت می‌پذیرفت. اثر عمده‌یی که سنگ پایۀ آثار مدرسی را تشکیل می‌دهد «کتاب کیفر-دادها» (Libri sententiarum) بود که همه تعالیم و نصوص اساسی کلیسا را در خود گِرد آورده بود. در عرصۀ فلسفه آثار ارسطو که تازه در نیمۀ دوم سدۀ دوازدهم به لاتین ترجمه شده بودند و آثار ابن سینا (کتابِ شفای وی دوازده بار به لاتین ترجمه شد) و ابن رشد مورد بررسی و شرح قرار می‌گرفتند.

دانشگاه‌ها زیر چتر ایدیالوژی مذهبی به ترویج شیوه‌های مدرسی می‌پرداختند.

محتوای آثار این دوره بر این اصل استوار بود که ایمان پایۀ دانش است. آنسِلم قدیس (Saint Anselme) حتا یکی از کتاب‌هایش را چنین نام‌گذاری کرد: «ایمان در جستجوی خِردورزی». البته توسل به ایمان در مقام تکیه گاه دانش در دوران‌های باستان نیز رایج بود و از دورۀ مدرسی به اصل بُنیادی تبدیل شد.

نخستین ضربات بر پیکر اسکولاستیک در آغاز سدۀ شانزدهم از سوی هومانیزم و ریفورم دینی وارد شد.

WP-Backgrounds Lite by InoPlugs Web Design and Juwelier Schönmann 1010 Wien