آفِکت /حالتهای روانی (Affekt آلمانی affect فرانسوی – انگلیسی)
هر آنچه که از تن یا روانِ آدمی برخیزد و آرامش او را برهم زند، هر آنچه که از بخشهایِ غیر عقلیِ یک فرد برخیزد، آفِکت خوانده میشود: حالات هیجانی (چون ترس، شادی، قهر)؛ عواطف (چون عشق، اندوه)؛ احساسها (لذت، درد)؛ شورها و امیالِ خیالی (Fantasme) و غیره. روانشناسی حالاتِ ژرف روانیِ یک فرد را آفِکت نی، بل، مزاج (Humeur) مینامد.
در یونانی واژۀ پاتوس (Pathos) رسانندۀ معنای آفِکت است. آئینهای اخلاقیِ یونان باستان، همۀ حکمت/ دانایی را غلبه بر افِکتهایی دانستهاند که روان را در خواستهای جنونآمیز و دهشتزا فرو برده، آرامش آن را بر هم میزنند. وقتی یک حکیم بر همه افِکتها غالب شد، به درجۀ بی پروایی و تأثیر ناپذیری از آنها میرسد که با واژۀ آپاتیا (Apathéia) بیان میشود.
وُنت (Wundt) ، روانشناس آلمانی، آفِکتها را بر حسبِ کیفیت آنها (لذت/ درد، برانگیختن/ بازداشتن، تشنج/ سُستی)، درجۀ شدت آنها (نیرومند/ ضعیف)، قدرت و نحوۀ انکشاف آنها (بروزِ آنی/ ازدیادِ تدریجی) و پیامدهای فیزیولوژیک آنها، صنفبندی میکند.
در روانکاوی فرویدی، آفِکت از نگاه چندی (کمی) به وسیلۀ درجۀ شدتِ رانش (انرژیِ میلی) (Pulsion) و از نگاه چونی (کیفی) به وسیلۀ گذارِ میلِ ارگانیک به یک احساسِ ویژه، معین میگردد.
