بهره وری

بهره وری/ اشتراک (یونانیMethexis / لاتین Participatio/ Participation)

در فلسفه به معنای رابطۀ تابعیت، اشتقاق، تعلق و انطباق یک واقعیتِ دانی (فرودین) نسبت به یک اصل یا مبدایِ برین (متعالی) است. در فلسفۀ افلاطون، بهره‌وری رابطه و پیوندیست که اشیای محسوس با صورت‌های معقول (عقلانی) دارند. رابطه بین خود صورت‌های معقول (مُثُل) نیز از گونۀ بهره وری یا اشتراک است. در بینش افلاطونی اگر اشیای محسوس از صورت‌های معقول بهره نمی‌داشتند، برای ما غیر قابل درک می‌بودند و اگر صورت‌های معقول از یکدیگر بهره ور نمی‌بودند، زبان برای ما غیر قابل فهم می‌بود چون نمی‌توانستیم رابطه بین صورت‌ها را برقرار نماییم. اما هر یک از این روابط با دشواری‌های منطقی مواجه می‌شود. ۱- رابطه بین اشیای محسوس و صورت‌های معقول به «حجتِ نفرِ سوم» مقابل می‌شود. یعنی برای انتقالِ صورتِ عقلانیِ انسان به ماده‌یی که انسان می‌شود باید مراحل انتقالی وجود داشته باشند که هر دو را در خود جمع کنند: یعنی آدم سوم. ۲- رابطۀ دوم نقضِ مستقیم یگانه گیِ صورت هاست. یعنی وقتی «دستِ آدم» گفته شود، «صورتِ دست» و «صورتِ آدم» باید در صورتیِ میانجی به نامِ «دستِ آدم» مشترک شود. پس استقلال و یگانه‌گی خود را از دست می‌دهند. افلاطون در اثرش به نام پارمنید به حل این دشواری‌های منطقی می‌پردازد اما پیروز نمی‌شود.

از دیدگاه افلاطون، واقعیت‌های محسوس صرف با بهره‌برداری از «واقعیت‌های عقلی» می‌توانند وجود داشته باشند؛ مثلاً یک چیزِ زیبا، تنها با بهره‌وری و داشتن مشترکاتی با «زیباییِ مطلق» می‌تواند زیبا باشد. عشقِ محسوس در صورتی می‌تواند وجود داشته باشد که در عشقِ مطلق (عقلانی) شریک باشد.

بهره‌وری در واقع پیوسته بودن و تابع بودن اشیا را به ذوات می‌رساند و از این دیدگاه بُنیاد جدل افلاطونی را تشکیل می‌دهد.

بهره‌وری در ادیان، شریک شدن در ذات (صفات) خداست. مهربان بودنِ آدم‌ها یعنی شریک شدن در مهربانیِ مطلق خدا.

WP-Backgrounds Lite by InoPlugs Web Design and Juwelier Schönmann 1010 Wien