ساختار

ساختار (Structura /structure)

نحوۀ جاگیری عناصرِ یک سیستم (واقعی، فیزیکی یا انتزاعی و فکری) یکی در رابطه با دیگرها. این سیستم به گونه‌یی هست که در آن معنا و وظیفۀ هر یک از عناصر صرف در رابطه با کُلِ سیستم قابل درک است و تغییر یکی از عناصر باعث تغییر همه عناصر دیگر می‌گردد.

گاه‌گاه ساختار را در برابر وظیفه و نقش قرار می‌دهند.

هِلمسلو (Hjelmslev) ساختار را «چیزی برخاسته از وابسته‌گیِ درونی» تعریف می‌کند. در زبان‌شناسی، ساختار در برابر اتوم مطرح می‌شود: اتوم در هیچ‌گونه وابسته‌گی با دیگر اتوم‌ها قرار نمی‌گیرد.

فردیناد دو سوسور (Ferdinand de Saussure) در اثرش به نام «درس‌های زبان‌شناسی عمومی» برای نخستین بار چنین مطرح کرد که باید یک زبان را به حیث یک «نظمِ آراسته» (Dispositif) که در آن هر عنصر در وابسته‌گی با دیگر عناصر قابل تعریف است، مورد مطالعه قرار داد. بعد‌ها همین مفهومِ «نظمِ آراسته» به نام «ساختار» نخست در پژوهش‌های حلقۀ زبان‌شناسی پراگ و سپس در بسا از علوم دیگر و در فلسفه راه یافت.

 

WP-Backgrounds Lite by InoPlugs Web Design and Juwelier Schönmann 1010 Wien