صورت باوری/ فورمالیزم (Formalism)
۱ـ در معنای متداول و روزمره، به وابستهگیِ افراطی به شکلیات و ظواهر و رسم و آداب زمانه گفته میشود و بار منفی دارد.
۲ـ بینش فلسفیی که تعیّن صوری را نسبت به محتوا برتر میشمارد. فلسفۀ اخلاق کانت یک فورمالیزم است زیرا از دیدگاه او «تنها ارادۀ نیک است که به طور مطلق و به خودی خود نیک است و نیک بودن آن حتا وابسته به نتیجههایی که از آن پدید خواهند آمد، نیست… اگر این ارادۀ نیک به نتیجههای نیکو نرسد، بازهم در نیک بودن آن خللی پدید نمیآید و نیکی اراده تابع هیچ گونه سود و زیان نیست.» (میر عبدالحسین نقیبزاده، ۱۳۸۴: ۲۹۸)
کانت فرمان قطعی اخلاقی (Impératif catégorique) را برخاسته از خِرد دانسته، آن را به حیث فورم، تعیین کنندۀ عمل اخلاقی میداند.
۳ـ در عرصۀ آفرینش هنری، فورمالیزم به آن بینشی گفته میشود که صورت استه تیکِ اثر هنری را به هیچ چیز دیگر به جز خود اثر رجعت نمیدهد؛ اثر هنری چیز دیگری را به جز خود بیان نمیکند. در این بینش، شرایط تاریخیِ ساختاریابی اثر، هدف هنرمند، زندهگی هنرمند و چیزهایی از این قبیل، فاقد اهمیت تلقی میشود. ویکتور شکلوفسکی در سال ۱۹۱۴ در روسیه رسالهیی منتشر کرد زیر عنوان «رستاخیز واژه» که در واقع آغازگر بینش فورمالیستی است.
۴ـ فورمالیزم در ریاضیات: مجموع سمبولهای فاقد محتوا که برای پایهگذاری تیوریهای ریاضی یا فیزیک، به کار گرفته میشود. (مثلاً فورمالیزم فیزیک کوانتیک). در این معنا، فورمالیزم مترادف سیستمهای صوری (فورمل) است.
