متعالی

متعالی / برین (Trenscendant)

متعالی آن است که نتیجۀ حرکتِ بَرشدن یا فرارفتن باشد. وقتی هراکلیت گفت که لوگوس (Logos) امری است مطلقاً جدا، یعنی چیزیست که از این جهان بیرون افتاده است، به همین متعالی یا بَرین اشاره داشت. به همینگونه مثال خیر در فلسفۀ افلاطون تصوری از متعالی است زیرا وی مثال خیر را در فوق ذات و هستی جای داده به گونه‌یی که نمی‌شود آن را با «چشم باز» دید. ارسطو و فیلسوفان اهل مدرسه نیز در فوقِ مفاهیم کُلیِ متداول چند مفهوم کُلی‌تر را قرار دادند، مانند واحدِ مطلق، حقیقت مطلق و خیر مطلق و آنها را مفاهیم استعلایی می‌خواندند. این مفاهیم که از گسترۀ فکر عادی ما تجاوز می‌کنند و دلالتِ آنها بر معانیِ مختلف صرف از راه تمثیل (تشکیک) (Analogie) صورت می‌گیرد به نام مفاهیم استعلایی یاد می‌شوند.

تصور متعالی در فلسفۀ کانت به صورت دو تصورِ کاملاً متقابل متمایز می‌شود: از یک سو متعالی آن است که وصول آن برای فکر بشر ناممکن است چون فکر بشر با عقلِ نظری باید در محدودۀ دنیای تجربی باقی بماند در غیر آن ناگزیر به سفسطه و استدلال غلط خواهد پرداخت. اما از سوی دیگر بررسیِ قوانین پیشاتجربی ذهنِ بشر (یعنی پیش از آنکه ذهن به شناخت دنیای تجربی بپردازد) ناگزیر خارج از تجربه اند، پس استعلایی (Transcendantal) اند. کانت به بررسی این بخش دوم پرداخت و «به مطالعه دربارۀ نفس مقتضیات و شرایط تجربه که خصوصاً امر استعلایی است، اهتمام ورزید.» (ژان وال، ۱۳۷۵: ۸۳۶)

 

WP-Backgrounds Lite by InoPlugs Web Design and Juwelier Schönmann 1010 Wien