می‌اندیشم

می‌اندیشم (Cogito)

۱ـ گزارۀ معروف دکارت «می اندیشم پس هستم» (لاتین Cogito ergo sum) برای نشان دادن بدیهی بودن آگاهی از خود و برقراری یک بُنیادِ یقینی برای آگاهی از هستیِ خود. دکارت برآن شد تا از طریق شک کردن به جایی برسد که هیچ‌گونه شکی وجود نداشته باشد. من در یگانه چیزی که مطمئن هستم، شک کردنم است و شک کردن ناشی از اندیشیدن است. بدین‌گونه چون می‌اندیشم، پس هستم. با پذیرفتن این حکم، دکارت معتقد شد که نفس (روان) به حیث جوهرِ انفرادی هم ارزش وجودی دارد و هم ارزش منطقی – شناختی، یعنی از طریق آن هم می‌شود بُنیادی برای وجود در نظر گرفت و هم بُنیادی برای شناخت. از سوی دیگر «می اندیشم، پس هستم» هم نخستین نمونۀ (Prototype) یقین است و هم مُدل یا الگوی (Archétype) یقین.

۲ـ «می‌اندیشم» به حیث واقعیت نخستین که خصلت ذهنی و شخصیِ آگاهی از خود را ثابت می‌کند و زیر تأثیر روابط با دیگر افراد نیست.

WP-Backgrounds Lite by InoPlugs Web Design and Juwelier Schönmann 1010 Wien