نهاد (روانکاوی) (Es; Id; ça)
در روانشناسی ضمیر اشارۀ «این» در برابر واژۀ آلمانیِ «ایس» (Es) که ضمیر مخنث سوم شخص مفرد است به کار بُرده میشود. در فارسی آن را «نهاد» ترجمه کردهاند.
۱ـ گیورگ گرودک (Georg Groddeck)(1866-1934) معنای ویژۀ واژۀ «نهاد» را به پیروی از نیچه چنین به کار بست: «نهاد» نیرویی است که به وسیلۀ آن یک بیمار میزید. از این دیدگاه نی تنها بیماری (روانی یا جسمانی) زادۀ «نهاد» است بل مجموع زیست انسانی زیر فرمان این نیروی ناخودآگاه(پنهان) قرار دارد. شعور یا آگاهی جلوهیی از این نیرو است. در آدمی «نهاد» در برگیرندۀ ضمیر آگاه، ضمیر ناخودآگاه، خود، رانشها (رانهها) (Pulsions/Drives)، جسم و روان و فیزیولوژی است.
۲ـ فروید اصطلاح «ایس» را در صنفبندی نیروهای دستگاه روانی به کار بُرد: نهاد (Es/Id) خود (moi/ego) و فراخود (surmoi/superego). نهاد یا «ایس» قطبِ رانشی (pôle pulsionnel) را که متشکل از لیبیدو (Libido) و رانشِ مرگ است، تشکیل میدهد. «نهاد» کاملاً در ضمیر ناخودآگاه قرار دارد ولی این ضمیر عناصر دیگری هم دارد. فروید نهاد را چنین توصیف میکند: «نهاد تاریکترین و دستیاب ناشدندیترین بخش شخصیت ماست؛ محل از هم گسیختهگیِ کامل و دیگِ پُر از هیجانهای جوشان است. خود را از انرژیی که از رانهها سرچشمه میگیرد، انباشته ساخته ولی از هیچگونه نظم و ارادۀ کُلی برخوردارنیست؛ تنها به ارضای نیازهای رانهیی مطابق اصل لذت متمایل است. نهاد تضاد را نمیپذیرد و فاقد تناقض است. هیچگونه نشانهیی از گذشت زمان در آن یافت نمیشود.»
نهاد، ناخودآگاهترین بخش انسان، مخزن غریزهها و جایگاه ژرفترین و پنهانترین امیال و خواستهاست.
