وجه

وجه/ حالت (Mod/Modality)

۱ـ شیوۀ ویژۀ نمایشِ یک رویداد را وجه می‌گویند (وجه تولید یا شیوۀ تولید، وجه زیست یا شیوۀ زیست).

۲ـ در منطق هر یک از اشکالِ قیاس را بسته به این که قضایای ترکیبی آن کُلی یا جزئی، ایجابی یا سلبی‌اند، وجه می‌نامند. تعداد وجوه یک قیاس را می‌توان شُمرد: ترکیب چهارگونه قضیه با سه عبارتِ (گزاره) هر قیاس، ۶۴ وجه ممکن را به دست می‌دهد. (۴ به توانِ ۳)

«یک قضیۀ موجهه دارای دو جزء است: یکی جهت که وجه اسناد را بیان می‌کند و دیگر خود قضیه (Dictum) که اسنادِ محمول را به موضوع بیان می‌کند. بنا براین هر قضیۀ موجهه تحلیل به دو قضیۀ ساده می‌شود. یکی مربوط به جهت و دیگری مربوط به موضوع و محمول. مثلاً در قضیۀ «ممکن است، این آن باشد»، «ممکن است» جهت یا وجه است و «این آن باشد» اسناد محمول به موضوع ». (محمد خوانساری، ۲۴۴)

۳ـ در فلسفۀ عمومی، چگونه‌گیِ تعّین یک موضوع (سوژه) یا یک گوهر را وجه می‌خوانند. در فلسفه اسپینوزا، وجه، شیوۀ تظاهر و جلوۀ محمول‌های یک جوهر است و از این دیدگاه، عَرَض نبوده، بل یک چیز مفرد است. مثلاً جسم، وجهی از امتداد است، تصور وجهی از تفکر است.

WP-Backgrounds Lite by InoPlugs Web Design and Juwelier Schönmann 1010 Wien