بامدادیها ۱-۳

-۱-
آن زمزمه کز رهاییِ دید رسد
از اوجِ سپیده های جاوید رسد
شبنامۀ عاشقانِ دیدار بُوَد
کاغشته به عطرِ سرخِ خورشید رسد
کابل – ۱۳۶۴
* * *
-۲-
ای رُستۀ ز نقره بارِ ژرفای امید
فریاد شده به بال و پر های امید
ز آتش زده گانِ عشق یک آه ببر
تا گُنبدِ سبزِ کاجِ آوای امید
کابل – ۱۳۶۴
* * *
-۳-
کم کم که سکوتِ آسمان می شکند
فریادِ بنفشه در دهان می شکند
با شام، نوای عاشقان می شکند
با صبح، شبِ شکسته گان می شکند
کابل – ۱۳۶۴
WP-Backgrounds Lite by InoPlugs Web Design and Juwelier Schönmann 1010 Wien