-۱۰-
نیزارِ سحر خروشِ فردا دارد!
بر لشکرِ سُرخِ ما چه آوا دارد!
دنیای سپیدِ آرزو هاست که باز
با فتحِ نجیب ما گِره ها دارد!
کابل – ۱۳۶۴
* * *
-۱۱-
آن شاخِ بلندِ نازنین میشکند
بر شانۀ اوج بی طنین می شکند
شاید که شکوهِ شعرِ رُستن باشد
کز عشقِ زمین به نازمین میشکند
کابل – ۱۳۶۴
* * *
-۱۲-
این سینۀ که بر گلوله آماج شده است
در عشقِ سپیده زار، تاراج شده است
گنجیست که با ستاره هایی از خون
بر جشنِ شکوهِ آسمان، تاج شده است
کابل – ۱۳۶۴
