بامدادیها ۱۰۶-۱۰۸

-۱۰۶-

گرمای قدمهات رگِ باد مباد

دیدارِ تو خاکسترِ میعاد مباد

آبادی ما بی سحرت شاد مباد

ویرانی ما بی شبت آباد مباد

کابل – ۱۸ میزان ۱۳۶۵

***

-۱۰۷-

 

آتش زده ای به کاجِ بی بارِ زمین

بر چشم نهاده عشقِ دیدارِ زمین

ما: عاشقِ اوجهای بی مرزِ رِها

تو :رویشِ آشیانِ پندارِ زمین

کابل – ۱۱ دلو ۱۳۶۵

***

 

-۱۰۸-

یک  شام ستاره ای به آوارِ فلک

یک  صبح قیامتی چو سالارِ فلک

من خسته پیِ وفاقِ یک خوشه چراغ

تو حجّتِ اعتبارِ بازارِ فلک!

کابل – ۲۰ حمل ۱۳۷۰

 

 

WP-Backgrounds Lite by InoPlugs Web Design and Juwelier Schönmann 1010 Wien