اُبژه

 

اُبژه‌ (Objet/Object) / موضوع/ عین/ شئ/ شناخت‌یاب/ فعل‌پذیر

۱- آنچه متکی به خود (ایستاده به خود به گفتۀ ابن سینا) و مستقل از شناخت یا تصوری که ذهنِ شناسنده از آن دارد، وجود دارد. موضوع یا شناخت‌یاب در مقابل شناسنده قرار می‌گیرد. به طور عمومی می‌توان گفت که هر هستنده‌یی که دریافته می‌شود (جدا از عملیۀ دریافتن یا ادراک) یا تصور می‌شود (جدا از عملیۀ تصور) یا نمایانده می‌شود (جدا از عملیه نمایاندن) یا اندیشیده می‌شود (جدا از عملیۀ تفکر) یک اُبژه است.

۲- در روان‌کاوی، اُبژه به چیزی گفته می‌شود که در بیرون از من قرار دارد و رانه‌ها (Pulsions/Drive) بر آن متمرکز می‌شوند.

۳- آنچه اشتیاق، اراده یا کُنش به سوی آن می‌گراید (هدف).

۴- آنچه درونمایه یا مضمونِ یک علم یا یک هنر را می‌سازد یا مضمونِ پژوهشِ فکری قرار می‌گیرد (موضوع).

WP-Backgrounds Lite by InoPlugs Web Design and Juwelier Schönmann 1010 Wien