ازلی/ ابدی/قدیم/ جاودان/سرمدّی (Aeternalis (latin); Eternal(English).)
۱- آنچه که نی آغاز دارد و نی پایان، ولی در زمان است.
۲- آنچه که آغاز دارد ولی پایان نی، چون زندهگی جاودان.
۳- آنچه که بیرون از زمان است. در ادیانِ تکخدایی، خدا بیرون از زمان و «ذات قدیم» تلقی میشود. در برخی از سنتهای کیهانشناختی برگشت ابدی یا برگشت جاودانه به اسطورهیی گفته میشود که پیدایش و محو عالَم را چون حرکتی دورانی تلقی میکنند. وقتی عالَم به پایان خود رسید، دوباره آغاز میشود و سیر خود را از سر میگیرد. در این گشتِ دوم، تمامی رویدادهای گشتِ نخست به همان ترتیبِ زمانی تکرار میشوند. در این بینش، پایانِ عالَم با آغازِ دوبارۀ آن یکی است و بدینگونه سر آغاز یا خلقت وجود ندارد. در این دیدگاه، سرنوشت آدمها از پیش تعیین شدهاند چون عالَم دَور خود را از سر گرفته است.
۴- از دیدگاه ابن سینا: «قدیم [ابدی، جاودان] از حیثِ ذات آن است که ذاتِ آن اصل یا مبدایی ندارد که توسط آن به وجود آمده باشد و قدیم از حیث زمان آن است که زمانش آغاز نداشته باشد. آنچه شروع به هستن میکند، به دو گونه است: یکی آنکه ذاتش دارای اصل یا مبداییست که توسط آن وجود دارد، دو دیگر آن که زمانش یک آغاز دارد، یعنی زمانی بود که آن چیز وجود نداشت» (ا.م.گواشون، ۳۸۲)
