پراتیک

پراتیک (Practice/Practique)

۱ـ آنچه مربوط به کنش و عمل است. در برابر تیوریک (نظری) قرار دارد. از آنجا که کنش‌های اخلاقی و سیاسی، کنش‌های والای انسانی‌اند (چون کنکاش و مشوره در یک مجلس نسبت به راه رفتن و خوردن والاتر است)، فلسفۀ عملی در کُل فلسفۀ اخلاق و سیاست است، نی فلسفۀ همه کنش‌های انسانی. کانت پراتیک را از فن (تخنیک) و پراگماتیک (که مستلزم یک شناخت تیوریک از طبیعت است) جدا می‌سازد. از دیدگاه او، صرف اخلاقیات پراتیک‌اند.

۲ـ تطبیق، تعمیل و کاربست قواعد اصول یک علم، یک فن یا یک هنر را پراتیک می‌گویند. پراتیک مجموعه‌یی از کنش‌هاست که مطابق یک نظم تسلسل می‌یابند. از دیدگاه ارسطو، غایت و فرجامِ پراتیک در خود پراتیک نهفته است، در حالی که تولید غایتی برون از خود دارد که همان «فرآوردۀ تولید» باشد.

۳ـ انجام دادن وجایب اخلاقی یا اجتماعی را نیز پراتیک می‌خوانند، چون پراتیکِ دینی.

WP-Backgrounds Lite by InoPlugs Web Design and Juwelier Schönmann 1010 Wien