حسیات استعلایی (Transcendental aesthetic)
حسیات استعلایی (مکان و زمان) پرداختههای کانت است. وی بر آن است که مکان و زمان صورتهای پیشبینی شهودند.
مکان به حیث حس استعلایی،
کانت، مکان را چنین توضیح میدهد:
۱ـ مکان یک مفهوم تجربی نیست که از راه آزمون یعنی از مواجه شدن شعور با بیرون از شعور حاصل شود. از دیدگاه کانت مکان یک پیش فرض ضروری است تا ما اصلاَ قادر به شهود (مشاهده) باشیم. ما مشاهده میکنیم که اشیأ در مکان جا دارند و این حقیقتی است کُلی و پیشین. ولی نمیتوانیم بگوییم که مکان در مکان قرار دارد. مکان صرف جای اشیأ نیست، مکان شرط ضروریِ وجود اشیأ در جایی است.
۲ـ میتوان تصور کرد که در یک مکان چیزی وجود نداشته باشد، ولی نمیتوان تصور کرد که مکان مطلقاً وجود نداشته باشد.
۳ـ مکان یک مفهوم تعقلی (عقلانی) نیست که ما آن را از راه انتزاع بیرون کشیده باشیم، آنگونه که مثلاً گرانش یا جرم را در فیزیک ساختهایم. مکان یک شهود محض (پیشینی) است. ما میتوانیم تنها یک مکان را به تصور در آوریم با آنکه میشود آن را به قطعههای زیاد تقسیم کرد. این قطعهها اجزای مکان نیستند، آنگونه که جز در کُل میباشد، بل هر کدام، خود، مکاناند. نمیشود قطعههای مکان را «کنار هم» یا «برسر هم» گذاشت چون مفاهیم «کنارِ هم گذاشتن» و «بر سرِ هم گذاشتن» خود مفاهیم مکانی استند.
۴ـ مکان مفهوم نیست، شهود است.
زمان به حیث حس استعلایی،
کانت زمان را به حیث یک حس استعلایی (پیشا تجربی) چنین توضیح میدهد:
۱ـ زمان مفهوم تجربی نیست زیرا اگر زمان را مفروض نگیریم هیچ گونه تجربهیی ممکن نیست. یا اگر تصوری از زمان نداشته باشیم هرگز قادر نخواهیم بود تا دو رویداد را که همزمان یا یکی از پی دیگری رُخ میدهند ثبت کنیم. برای درک توالی رویدادها یا هم زمانی رویدادها تصور زمان ضروری است.
۲ـ زمان یک تصور ضروری است. میتوان تصور کرد که هیچ چیزی اتفاق نیفتد و هیچ چیزی وجود نداشته باشد امّا نمیتوان زمان را از تصور بیرون کرد.
۳ـ زمان مفهوم تعقلی نیست بل یک شهود پیشینی است. بخشها یا قطعههای زمان اجزای زمان نیستند که از ترکیب آنها زمان ساخته شود.
۴ـ هر بخش زمان خود زمان است، یعنی آنچه دربارۀ زمان گفته میشود دربارۀ قطعات آن نیز صادق است.
کانت با پیش کشیدن حسیات استعلایی مفاهیم شئِ فی نفسه (Noumène) و پدیدار (Phénomène) یا شئِ موردِ مشاهدۀ ما را مطرح کرد.. در مورد شئ فی نفسه همینقدر میتوانیم بگوییم که هستند ولی نمیتوانیم بگوییم که در مکان اند یا در زمان، چون این دو، صورتهای پیشینِ شهود مایند. شئ فی نفسه در بیرون از صورتهای پیشین شهود ما یعنی بیرون از حسیات استعلایی ما قرار دارد.
