روحباوری/ مینو باوری/ اصالت روح (Spiritualisme)
معلوم است که بانیِ ایدهآلیزم افلاطون است. در فلسفۀ یونان باستان آیین روح باوری وجود نداشت. ارسطو برآن بود که نظریۀ مُثُلِ (ایدهها) افلاطون نمیتواند حرکت را توضیح دهد: حیات مستلزم تحقق یک غایت است که سراسر طبیعت شاهد آن است. همین پیوند بین واقعیتهای زیستی و نفس (اصل حیات) که هم در طبیعت عمل میکند و هم در انسان الگوی روح باوری معاصر را تشکیل میدهد.
۱ـ یگانهانگاری (مونیزم) فلسفی که روح را یگانه گوهر میداند. از این دید در برابر ماتریالیزم قرار میگیرد.
۲ـ آیینی که الف) روح را از تن جدا میانگارد و در انسان آن را نسبت به تن برتر میشمارد. ب) روح از طبیعت جداست و بر آن تفوق دارد.
۳ـ در معنای روان شناختی به برداشتی گفته میشود که پدیدههای روانی را فرآوردههای توانمندیهای روح میداند. روانشناسیِ روحباورانه در برابر روانشناسیِ عینیگرا قرار میگیرد.
۴ـ در معنای یزدانشناسانه: گرایش نفس برای داشتن زندهگی روحی.
