روند/ فراگرد/ پروسه/ فرایند (Processus)
واژۀ پروسه سوس ترکیبی برخاسته از زبان یونانی است: پُرو به معنای «به پیش» و سِه سوس به معنای «رفتن». از این قرار واژۀ روند معنای «رفتن به پیش» را میرساند.
۱ـ تداومِ منظم و مرتبِ رویدادها یا عملیههایی که با هم در گونهیی وحدت قرار دارند یا گونهیی نظم و تسلسل را میآفرینند. روند با تکامل و پیشرفت مترادف نیست. پیشرفت به آن روندی گفته میشود که پیامد آن از نگاه کیفی یا از نگاه کمی نسبت به مقطعِ آغازین، بَرتر داوری شود.
۲ـ نظام فلسفیِ هِگل که بر بُنیاد دیالکتیکِ گذار از یک مفهوم (Concept) به مفهوم دیگر استوار است در واقعیت امر تفکری بنا یافته بر روند (فرایند) است که تغییرِ پیوسته و مسلسلِ مفاهیم را در یک نظمِ معین به نمایش میگذارد.
مارکس و انگلس روش دیالکتیکی هِگل را از منظر ماتریالیزم مورد کار بُرد قرار دادند و تفکرِ مبتنی بر روند را حفظ کردند.
انگلس نگاشت: «این اندیشۀ اساسیِ بزرگ که جهان نباید به منزلۀ مجموعهای از اشیای از پیش ساخته ـ پرداخته تصور شود بلکه همچون مجموعهای از فرایندها در نظر گرفته شود که در آنها اشیای ظاهراً ثابت و استوار ـ همانند تصاویر ذهنیشان در سرهای ما به صورت مفاهیم ـ معروض تغییر لاینقطعِ کون و فسادند، که در آنها، به رغم همۀ تصادفی بودن ظاهری و همۀ برگشتهای مؤقت، در پایان، تکاملِ بالندۀ خود را متجلی میسازند.» (انگلس، لودویگ فویر باخ، ۱۳۷۹: ۵۵)
