شناخته ناشدنی

شناخته ناشدنی (Inconnaissable)

آنچه که برای ذهن آدمی قابل شناخت نیست. مفهوم «شناخته ناشدنی» صرف در بُعد زنده‌گی آدمی می‌تواند مطرح باشد، زیرا، برای یک عالِم نامتناهی (چون خدا) چیزی شناخته ناشدنی وجود ندارد. حدود شناخت از ساختار خود واقعیت بر می‌خیزد. ذهن آدمی از طریق حواس با بیرون رابطه دارد و راه مستقیمی برای شناختنِ اشیأ ـ آن‌گونه که خود هستند ـ ندارد. کانت با توضیح سرشتِ فهم آدمی اظهار داشت که «شئی فی نفسه» (چیز در خود) قابل شناخت نیست، ما صرف در پدیدار‌ها (فنومن‌ها) شناخت حاصل می‌کنیم و راهی به «نُومن»‌ها (اشیأ در هستیِ خودشان) نداریم. پوزیتویست‌ها برآن‌اند که «چرایی» اشیأ شناخته ناشدنی‌اند ولی چگونه‌گی آنها به وسیلۀ علوم قابل شناخت است. هِگل در برابر «شئ فی نفسه» کانت اظهار داشت: یک «چیزِ شناخته ناشدنی» که واقعاً شناخته ناشدنی باشد به هیچ وجه برای ما مطرح شده نمی‌تواند حتا به حیث یک «چیزِ شناخته ناشدنی»! وقتی می‌گوییم «آن چیز» شناخته ناشدنی است در واقعیت امر چیزی را در مورد آن شناخته‌ایم که همانا شناخت‌ناپذیری آن است. پس حُکم کانت، خود – ویرانگر است.

WP-Backgrounds Lite by InoPlugs Web Design and Juwelier Schönmann 1010 Wien