عینی (Objective)/ عین ـ بُنیاد/ عینی انگار
فلسفه: آنچه در بیرون از ذهنِ شناسنده هست و مورد شناخت قرار میگیرد. عینی در مقابل ذهنی قرار دارد و صرف در پیوند و در رابطه با ذهنِ شناسنده (ذهن) به حیث یک واقعیتِ بیرونی مطرح است. از دیدگاه کانت عینی توسط شناسنده (سوژه) و برای شناسنده وجود دارد. وی عینی را از شئیِ فی نفسه که برای ما غیر قابل شناخت است، متمایز میشُمرد.
علوم: عینی به دیدگاهی گفته میشود که روی مشاهده و مطالعۀ بی طرفانۀ پدیدهها آنگونه که هستند استوار گردد. در سدۀ نزدهم، صفت عینی از عرصۀ علوم فراتر رفت و در کاربُرد عامه به چیزی گفته میشود که برای تمام اذهان بشری واقعی و حقیقی است.
اخلاق: کانت قاعده و اندرز (Maxime) را ذهنی میخواند چون صرف برای ارادۀ یک فرد مشخص مطرح است اما قانونِ اخلاقی (Loi morale) را عینی میپنداشت چون برای تمام خِرد ورزان مشترک است.
