فیض

فیض/ صدور/ فیضان/ تجلی/ برون‌ریزی/ برون جوشی (Emanation)

۱ـ در معنای ساده و محسوس آن، آنچه از یک جسم برون می‌شود (مثلاً بو یا نور و غیره). اپیکور بر آن بود که حس کردن زمانی رُخ می‌دهد که چیزی از یک جسم برون تراویده و به حواس اصابت کند.

۲ـ در معنای مجازی، آنچه از یک منبع به طور خود انگیخته و همیشه‌گی برون می‌شود. مطلق، از طریق فیضان یا صدور همه چیزهای نسبی را از خود برون داده است و به وجود آورده است: شیوۀ تولیدِ نسبی‌ها توسط مطلق.

مفهوم فیض تراوش جاودان را می‌رساند، نی آغاز دارد و نی انجام. بدین‌گونه در برابر مفهوم خلقت یا آفرینش قرار می‌گیرد که حادثه‌یی در یک مقطع زمانی است.

فلسفۀ نو افلاطونی، فلسفۀ فیضان و صدور است.

یاسپرس بینش فلسفی فلوطین را در رابطه با مسألۀ آفرینش از طریق فیضان، چنین فشرده بیان می‌کند:

«واحد، بیحرکت است و بسنده برای خود. اگر قرار است که پس از او دومی باشد، این دوم باید پدید آید بی آنکه آن واحد به سویی بگراید یا پیدایی آن را بخواهد یا اصلاً جُنبشی بکند. آنچه پس از واحد می‌آید، نتیجه‌ای است نخواسته. آنان که می‌گویند «زمانی آفریننده‌اش تصمیم گرفت که آن را پدید آورد» در اشتباهند.

«تصویر، تا زمانی هست که صورت اصلی هست.» در سخنان فلوطین جهان نه به دست «صانعِ» افلاطون به تقلید از ایده‌ها از ماده ساخته شده است، نه توسط خدایِ کتاب مقدس از هیچ آفریده شده، و نه به سبب تحول هستی بالقوه بدان‌سان که ارسطو معتقد است. چگونه‌گی پیدا شدن جهان را بنا به عقیدۀ فلوطین بعد‌ها فیضان نامیده اند. او خود برای این جریان مفهوم خاصی ندارد بلکه برای بیان معمای پیدایی جهان تنها به انبوهی از تصاویر و تمثیلها توسل می‌جوید:

پس از یکی (= واحد)، دیگری هم‌چون هاله‌ای از روشنایی است که از آن می‌تابد و گِرد آن را فرا می‌گیرد، هم‌چون روشنایی به گِرد خورشید، یا گرما به گِرد آتش، یا سرما به گِرد یخ، یا بوی خوش به گِرد عطر. هر چه فاصله بیشتر می‌شود روشنایی کمتر می‌گردد، تا آنکه در تاریکی و خلأ و نیستی گم می‌شود.

تصویرهای دیگر، جهان را هم‌چون آبی مصور می‌سازند که از سر چشمه می‌جوشد و در رودخانه‌ها می‌ریزد بی آنکه چشمه به پایان برسد؛ یا هم‌چون ساقۀ نیرومندی که درخت جهان از آن پدید می‌آید و ساقه بر ریشه استوار است و به جای خود ایستاده؛ یا واحد به مرکزی تشبیه می‌شود که خط دایره به گِرد آن می‌گردد.

گروه دیگری از تصاویر با تمثیل‌های تولید و نگرش و عشق بیان می‌شود: تولید، آفریدن از هیچ یا ساختن از مادۀ اولیه نیست. بلکه جریان اسرار آمیز ادامۀ زنده‌گی از راه توالد است بدین سان که آنچه بعداً پدید می‌آید درست مانند چیزی که از آن پدید آمده است مستقل می‌شود. در رابطۀ پدر و پسر، پسر نه اثری هنری معلق از پدر است و نه چیزی ساخته شده، بلکه موجودی مستقل است هر چند بخودی خود پیدا نشده بلکه از پدر پدید آمده است. فلوطین واحد را پدر می‌نامد، عقل را پسر، و روح را نوه.

تولید، در حال نگرش و تماشا روی می‌دهد. همۀ باشنده‌ها نتیجه و حاصل نگرشند، و واحد، عقل را از راه نگرش تولید می‌کند. واحد، ساکن می‌ماند برای آنکه ببیند، و در این حال عقل و باشنده می‌گردد به سخن دیگر: آنچه در نتیجۀ فیضان «شده» بود روی در واحد آورد و از واحد آگنده شد و در نتیجه، عقل شد. نگرش (تماشا)، چون چشم به طبقۀ بالاتر به عنوان سر مشق می‌دوزد، در حال تماشا آنچه را بعد از اوست، به عنوان تصویر پدید می‌آورد، و این یکی نیز می‌نگرد و به عنوان نگرشی که از نگرش پدید آمده است تولید را ادامه می‌دهد. فرود آمدن و به اصل بازگشتن یکجا و در یک آن تحقق می‌یابد، در نگرش به بالا بازگشت به اصل تحقق می‌یابد و در تولید، فرود آمدن.» (کارل یاسپرس، ۱۳۸۸: ۲۱ـ۲۳)

در فلسفۀ اشراق که نمونۀ بارز آن فلسفۀ سهروردی در حوزۀ فرهنگی افغانستان ـ ایران است، مفهوم فیضان یا تابش نور از نور الانوار همانند فلسفۀ فلوطین، جایگاه بُنیادی دارد:

«صدور نور و حصول آن از ذات نورالانوار به معنای انفصال از ذات او نیست؛ به این معنا که هنگام صدور نور، چیزی از ذات نور الانوار جدا و منفصل نمی‌شود، زیرا انفصال و یا اتصال از خواص اجسام و اجرام است و حال آن که نورالانوار منزه از جسمانیت و مبّرای از غاسقیت است. همین‌طور صدور نور از ذات او به معنای انتقال نیز نیست، چون چیزی که منتقل می‌شود هیئتی از هیئات است و حال آن که اولاً: بر ذات نورالانوار هیئتی عارض نمی‌شود و ثانیاً: اصولاً هیئت قابل انتقال نیست.

بنابر این صدور نور از نورالانوار و یا از انوار مجرده به معنای انفصال نور و انتقال هیئتی نیست، بلکه به این معناست که اگر صادر از نورالانوار و یا از سایر انوار،هیئت عقلی یعنی نور شارق عارض باشد صرف استعداد نور مجرد قابل آن هیئت کافی از صدور آن است و اگر جوهر عقلی یعنی نور شارق مجرد باشد حصول آن مشروط به جهتی در علتی است که مقتضی ظهور آن است.» (غلامرضا رحمانی، ۱۳۹۰:۵۶۹ـ۵۷۰)

WP-Backgrounds Lite by InoPlugs Web Design and Juwelier Schönmann 1010 Wien