دستانت ۲
پلکهای کهکشانیت را از هم بگشا
تا در اقیانوس چشمانت
گسترده گی ویرانه گیهایم را بنگرم
لبهایت را از هم بگشا
تا شعر وفا
از گلو گاه رستنهای سُرخ
با بال آواها پرواز کند
دستانت را ببند
تا تلاطم هستی
در آغوش آرامندۀ تو
خاموش گردد
کابل ـ ۲۲ جوزای ۱۳۶۲
