هستی در بستر توفان
بیا که بستر توفان چشمهات منم
بیا که مجمر دیرینۀ بقات منم
سرود و شعر من از نام تو فروغ گرفت
نماد تاج شکوهندۀ وفات منم
مباش در گِرو حلقۀ اسارت کس
که بالهای زهم رفتۀ رهات منم
ترا ز اوج کشیدند تا فردوۀ خاک
بیا که در رۀ خورشید نقش پات منم
«اگر به خشم روی صد هزار سال زمن
به عاقبت به من آیی که منتهات منم» *
کابل – ۱ سرطان ۱۳۶۲
- از مولانا
